طلای شجاع پارت ۱۲

طلای شجاع پارت ۱۲
با کمک‌ گرفتن از دستام و گرفتن شاخه های محکم درخت ها خودمو از صخره ها بالا کشیدم
.
.
.
حجم عظیمی از آب زلال که از چشمه جوشان بیرون میومد....بی شک زیبا ترین صفنه ای بود ک دیدم
دکمه های طلایی لباسم زو باز کردم و اروم پامو روی سنک های پهن کف چشمه گذاشتن
گرمایی ک به وجودم تزریق میشد بی نظیر بود روی یکی از سنگ های بزرگ نشستم و سرم رو به عقب هدایت کردم
چشمام رو بستم و یه صدای چشمه و پرنده هایی ک آوازه قشنگی رو میخوندن گوش دادم
.
.
.
صدا های عجیبی ک‌ه به گوشم رسید باعث شد چشم هام رو باز کنم
نگاهی به اطرافم انداختم متوجه جسم کوچکی که کنار یه درخت ایستاده شدم
نمیتونستم چهرش رو ببینم
پس جلو رفتم تا ببینم کیه؟!
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
لایکا بالای ۴۰
کامنتا هر جی شد
فالورا ۱۱۱۲
دیدگاه ها (۲۹)

طلای شجاع پارت ۱۳

هَن پارت ۱۱

طلای شجاع پارت ۱۱

هَن پارت ۱۰

کیوت ولی خشن پارت ۵ساعت ۶ بود که هوا کاملا تاریک شده بود تو ...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۸

هـ؋ـت وارث🍷Part31بیخیال دیدنشون شدم و سمت اتاقم رفتم .خسته ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط